سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

چشمان تو قرص ماه کامل

چشمان تو قرص ماه کامل
مثل غزلی نشسته بر دل
امواج سیاه زلف هایت
بر هم زده خواب ناز ساحل

ای صاحب عشوه های رهزن
وی خیل کرشمه ی تو قاتل
لبخند تو نیز بود حتی ...
در فتنه ی برپا شده عامل


آشفته چو من کسی نباشد
جانم شده بی قرار و سائل
من بی تو خراب و بی‌نشاطم
از ما تو چه بی خبر و غافل

طراح سوال های قلبی
مشروطم و نمره زیر قابل
لبخند تو راه حل عشق است
لب های تو پاسخ مسائل ...

سحری که تو کرده ای به قلبم
باطل نشود به ورد هائل
کردی تو کفن به تن رهایم
انگشت نما و شمع محفل

رفتی و غمت به جان نشسته
هر لحظه دلم به غصه مایل ...
آن هم من بیچاره که بودم
بر عشق مسلّم تو قائل

چشمم به در است تا بیایی
بر سینه ی من شبی تو داخل
آشفته نخواه شاعرت را
برگرد و بتاب کنج منزل

سینا عباسی

حریر پیک دلخوشم

حریر پیک دلخوشم
مبادا شعر دلکشم
رویای مهد ناهیا
مسرور ماه بی غشم
مهرخ راه آرزوست
زیبای آه منقشم

ساربان لخت عاشقت

سیده مریم جعفری

کار شراب می‌کند امشب دو چشم تو

کار شراب می‌کند امشب دو چشم تو
ما را خراب می کند امشب دو چشم تو
چون آتشی درون مجمر رخت
دل را کباب می‌کند امشب دو چشم تو
ما بی حساب دل به روی تو بسته‌ایم
کار حساب می‌کند امشب دو چشم تو
دل را که که کافرست به دین تو، ببین

اهل کتاب می‌کند امشب دو چشم تو
دیشب به خواب روی دو خورشید دیده‌ام
تعبیرخواب می‌کند امشب دو چشم تو

داریوش بشارت

به نامه‌ای، نشانه‌ای نوید عاشقانه‌ای

به نامه‌ای، نشانه‌ای نوید عاشقانه‌ای
نوای هدهد صبا، حلولِ هر جوانه‌ای

شرابِ شامِ آخرِ مسیح وُ خلسه‌ی جنون
شکسته‌ای سبوی غم، خمار عارفانه‌ای

همیشه سربراهی و گلی به دفترِ غزل
همیشه شاد و با صفا، نجیب و کودکانه‌ای

به گریه‌های نم‌نم و به خواهش و دعای دل
سر خمیده‌ی مرا، تو تکیه‌گاه و شانه‌ای

به‌گوشِ دل، به‌گوش جان، به‌صوت و لهجهٔ اذان
اقامه‌ی نماز شب، نیازِ بیکرانه‌ای

هوای ای الهه و سکوت و نغمه‌ی بنان
به زمزمه به ناله‌ای، تو وصفِ این ترانه‌ای

نگو که وقتِ رفتن و شروعِ قصه‌ِی سفر،
شفایِ جان شفای دل دوا و درد خانه‌ای

نگاهِ پرتو مانده بر، نگاه و هق‌هقِ غزل
تویی خدای هر غزل، شکوه جاودانه‌ای

بنفشه انصاری پرتو

زندگی راباختم من

زندگی راباختم من

ساختم این لکه ننگ وجودی را
که سرشار از تنفر بود

دلم فرسنگ ها از آدمیت فاصله دارد
در ضمیرم هیچ ردی از کلاف روشن ازادکی نیست


و نابودی

تمام خاطرم را منحرف کرده است

خیال دیگری دارم

محسن سیاه کمری