ازکلبه ی بی تو
دل آسمان می گیرد
ماه وستارگان گریزان
و من تهی ازتو
به بن بست می رسد
درکوچه باغ عشق
با آهی بلند
که بردوش می کشد
تنهایی ام
سید حسن نبی پور
از زمستان نمی هراسم
آلاچیق یادت
گرم می کند
تن خاطرم را
سید حسن نبی پور
هوای دلم طوفانی ست
چه بی خیال
درآن نشسته ای
سید حسن نبی پور
درسرزمین چشمانت
کاشانه ای ساخته دلم
از جنس آرامش
سید حسن نبی پور
بدون توهم
پاییزدلتنگ ست
مثل ابربهارمی گرید
سید حسن نبی پور