سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

همیشه، گوشهٔ گرمی، به نامِ "دل" با توست

همیشه، گوشهٔ گرمی، به نامِ "دل" با توست
که صادقانه‌تر از هر که، با تو پیوسته‌ست...

فریدون_مشیری

آنگاه که یک غنچه

آنگاه که یک غنچه
به تصویر گل
از باغچه
برگشت
پروانه افکار من
ازپنجره
بگذشت
برشمع خیال تو
نگه بست
چرخید
رقصید
آن گاه تو بودی

دیشب
که تو مهمان من و آینه بودی
مهتاب
تلنگر
به رخ پنجره
می زد
گه گاه
نسیمی
به تن شاخه عریان درختی
لب سوده و
می رفت

من بودم و آیینه و مهتاب
نقاش
نگاه من و
هر نقش که در آینه افتاد
تو بودی
من
زاده شبگاه
تو
مولود سحرگاه

دیشب
که تو مهمان من وآینه بودی
مهتاب ز شبگاه
به اشراق
تو بودی
پرگار
به هر اخگر تابنده
رخی زد
آنگاه
صد چهره
همه نقش
هر چهره به هر نقش تو بودی

من بودم و آیینه و شبگاه
مهتاب
تو بودی
مهمان من و آینه بودی

جمشید احیا

از کنارم می روی باشد برو ای بی وفا

از کنارم می روی باشد برو ای بی وفا
می روی باشد برو، تو بی صدای بی صدا

یک زمانی می رسد دستم ببوسی نازنین
التماسم تو کنی اما نبخشم من تو را

تا صدایم میزنی من نشنوم ای مهربان
در دلت تا هلهله باشد نباشد دل سرا

دیگری مانند من نی او خیانت می کند
مثل قلبت بی وفایی می کند آن بی حیا

آمدم این را بگم بعدم برم از خاطرت
تو نیاوردی به جا تنها منم ای بی وفا

مجید محمدی تنها

السلام علیک یا صاحب الزمان

#یا_صاحب_العصر_والزمان
                                

                                
                                
                            </div>
                            <div class=

♡M♡

دلخوش به معجزه ای ناممکن

دلخوش
به معجزه ای ناممکن
همه ی عمر
مریمی
در انتظار

تا که شاید...
با نفسِ مسیحایی
بدمد
بر تن خسته ی
پر درد
روحی از زندگی
و زیبایی.

مریم ابراهیمی