سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

بترس از اصرار، بترس از افراط

بترس از اصرار، بترس از افراط
بترس از جماعتِ بی‌توجهی و انکار

رهایت نمی‌کنند، می‌مانند به هر قیمت
و آخر کار، طلبکار می‌شوند، بی‌قرار

در دل شب، در کنار درد و گله
دست از دلخواه خود برنداشته، بی‌پندار

گویی جهان در قبضه‌ی خویش دارند
نه رحمی به دل، نه خبری از ایثار

چشمانت به انتظارِ نور، پر از امید
ولی در این تاریکی، در میانه‌ی بی‌کار

بترس از کسانی که بر قلبت می‌زنند
و در نهایت، در جستجوی سهمِ بیدار


عطیه چک نژادیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد