سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

در بند عشق

در بند عشق
خود اکسیر رهایی ست
آرامش شب
مرهون نفس معشوق
در کرشمه شب است
بدانید روح زندگی
هر لحظه عاشقی ست

در پی سبوی عاشقی
طرب بگشا ز لب یار
که چاره کند درد هجران
برو ای تنهایی شبگرد
که نور فشاند در ره تو
آن طره ی مشک افشان

زندان دل چه تاریک است
محبوس عاشق در طی نظر است
که زنجیر بر تن زند
که این بند در عشق
چه دوران شیرین سپری دارد

درد و درمانم
هجر و فراقم
وصل و نیازم
همه در یک زنجیره است
آنم و بس
در بند عشق است


حسین رسومی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد