با چهره زخمی یک احساسکوچه های خسته شهر را ورق می زنمو در انتشار یاس هاعطر دلتنگی یک عشق را می نوشمپنجره ها بستهو سکوت در تلاطم خیالم جاری استرد پایی از تو نیستو اشک های آسمانچشم های خیس مرابه ابرها گره می زنندعبدالله رضایی