نوکر دلش با دیدن ارباب شاد است
مثل گلی که با وجود آب شاد است
شب را به صبح آرزو طی می نماید
با دیدگان منتظردرخواب شاداست
تاریکی دنیا شده روشن تر از روز
درچشم ماهش جلوهءمهتاب شاد است
تنها به دریا می زند بی باک از موج
باهر نفس تنها دراین گرداب شاد است
گاهی شبیه قو به برکه می زند سر
با دیدن نیلوفر مرداب شاد است
هر در به رویش،بسته باشد نیست غمگین
با پنجه برزنجیرهء این باب شاد است
قدرت الله شیرجزی