سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

گفتم: سلام!

گفتم: سلام! آمده‌ام تا دوباره بنویسمت و هیزم کلمه ریختم آنجا
گفتم: می‌خواهم بدانم نون نامت چگونه بر تنور حس امروزم می‌چسبد

 و‌ امروز نبضم چه انفجاری خواهد داشت وقتی بگویم دوستت دارم...


منوچهر‌آتشی

تو درختی، من آب

تو درختی، من آب
من کنار تو، آواز بهاران را
می‌خندم و می‌خوانم
می‌گریم و می‌خوانم.


منوچهر_آتشی