بی عطر تو این شاعر تب دار میمیرد
با یاد تو در کلبهای آوار میمیرد
چشمان من در حسرتت بی خواب میمانَد
در انتظارت چشمهای تار میمیرد
پایان ندارد درد من وقتی نمیآیی
آرام من! بعد از تو این بیمار میمیرد
در سینهام خاموش خواهد شد تپشهایم
یکباره قلبم بی تو غمگین وار میمیرد
مَردی که حالش خوب میشد با نفسهایت
در خلوتش با گریهی بسیار میمیرد
مهدی ملکی