سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

در باران، دیداری شگفت انگیز بود

در باران، دیداری شگفت انگیز بود، چشم در چشم تو، دنیایی دیگر بود.

قطره‌ها می‌رقصیدند، بر گونه‌های تو، گویا عشقی در آن لحظه، پدیدار بود.

لبخندت، مثل خورشید، درخشید آن روز، در آسمان دلم، چون ماه، منادی بود.

دستانت را به دستم، سپردی در آن دم، و حس آرامشی، وصف ناپذیر بود.

عطر باران و تو، آمیخته بود در من، شوقی در جان من، شعله‌ور و سرشار بود.

در زیر چتر عشقت، چه امن و آسوده، دنیا با همه ی غم‌ها، به من بیزار بود.

رفتی و خاطره‌ای، جاودانه مانده، این دیدار، در باران، سرشار از دیدار بود.

با تو بودن، در باران، بهشتی بود برایم، این لحظه‌های طلایی، همیشه یادگار بود.

سمیه بنائیان دستجردی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد