سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

سیری ز تو ندارد این چشمِ نیک‌بینم

سیری ز تو ندارد این چشمِ نیک‌بینم
جز رویِ دلربایت، دیگر نمی‌گزینم

هر جا که بگذری تو، گل‌ها شکفته گردند
من بی‌تو خشک و زارم، چون شاخه‌ای زمینم

مهرت نشسته بر دل، چون نقش بر نگینم
دوریّ تو چو خاری‌ست، در عمقِ آستینم


ای ماهِ شب‌فروزم، بازآ که بی‌تو شامم
خورشید اگر بتابد، از توست این یقینم

با یک نگاهِ شیرین، جان را کنی شکوفا
ای جانِ نازنینم، ای روحِ آفرینم

از خنده‌ی تو لبریز، جامی‌ست جانِ خسته
چون چشمه‌ای ز کوثر، در سینه می‌نشینم

بادی وزید و بردت، از کوچه‌های قلبم
ای کاش بازگردی، تا از غمت رهینم

الناز عابدینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد