دراینهمه شلوغیها ،
تاج گل ، گردنم را برد با خودش
گردنم را پس بگیرید
نمیدهم هیچوقت باج به گُل
چون خراب میشود مثل آدما
ستونِ سرم را ازش پس بگیرید
شاهرگم در گردنم بود
اگرپس نمیدهد پس لااقل ، ازش قبض بگیرید
اگر دیدید که خدا را بنده نیست
بهرِ رقصیدن با ابلیس ،
ازش نوبتِ رقص بگیرید
اگر دیدید که مصمم است به جنگ
پس لااقل ،
ازش قول ، برای آتش بس بگیرید
فعلاً که عراق شده دوستی صمیمی
بعد ازآنهمه جنایت ،
لااقل یه تشویق نامه ، ز حزب بعث بگیرید
اینقدر بِربِر منو نگاه نکنید
لااقل مثل من یه کم حس بگیرید
آخه اینقدر بی احساس نوبره والله
لااقل این موضوع مهم رُو که پُراز دردست ،
بعنوانِ سناریویی در دست بگیرید
میخواهم عکسی سلفی بندازم اما ،
نمیدونم اسم عکس رُو چی بذارم
لااقل اِی ماست صفتان یه ژست بگیرید
هرکدوم یه سطل ماست دردست بگیرید
یه هوار شنیده شد ازناکجاها :
که میدانیم تاج گل ، متهمِ این پرونده است اما ،
این آقای شاکی را ، به اتهامِ سوء قصد بگیرید
بهمن بیدقی