سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

گفتم نمی شود بد گفتن از کسی

گفتم نمی شود بد گفتن از کسی
وقتی نباشد او در دیدگاه ما؟
گفتا برو بخواب دیوانه گشته ای؟
یک بار غیبت از، او شد گناه ما؟
گفتم که سوره ای از گفتگوی حق
باشعر گفته ام گوینده ای، بخوان
گفتا نمی شود این نیست کار ما
نه کرده ایم و نه ، باشد مرام مان
گفتم چنان بزرگ دانستم که تو
فکرت شده فقط عکس کلام من
میخواهمش اگر معنای آن مباد
فکریکه در سرت خورده بنام من
درهای رحمتش باز است و منتظر
باشد برای مان از باب توبه ای
اما نگفتمش افسوس میخورم
ای کاش فرصتی آید و نوبه ای


جواد جهانی فرح آبادی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد