سُها

کمی حال خوب

سُها

کمی حال خوب

به یاد تو،

به یاد تو،

در کوچه‌های باران‌خورده‌ی دیشب قدم زدم…

هر قطره،

نامت را روی گونه‌ام تکرار می‌کرد.

به امید پیدا کردن تو،

سایه‌ها را دنبال کردم،

اما تمام امتدادها از تو عبور می‌کردند

و من هنوز در ایستگاه آخرین خداحافظی‌ات،

نشسته‌ام…

و حالا،

تنها نامی که روی شن‌های ساحل می‌نویسم،

نام من است.

تنها من.

نه تو.

نه ما.


گلناز توکلی بهروز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد